باید فراموشت کنم،چندیست تمرین می کنم
من می توانم می شود،آرام تلقین می کنم
با عکس های دیگری تا صبح صحبت می کنم
با آن اتاق خویش را،بیهوده تزئین می کنم
سخت است اما می شود، در نقش یک عاقل روم
نه شب دعایت می کنم، نه صبح نفرین می کنم
حالم نه اصلا خوب نیست،تابعد بهتر می شوم
فکری برای این دلِ تنهایِ غمگین می کنم
من می پذیرم رفته ای و برنمی گردی همین
خود را برای درک این، صدبار تحسین می کنم
از جنب و جوش افتاده ام، دیگر نمی گویم بخود
وقتی عروسی می کند،آن می کنم،این می کنم
هرچه دعا کردم نشد،شاید کسی آمین نگفت
حالا تقاضای دلی سرشار از آمین می کنم
نه اسب،نه باران، نه مرد...تنهایم و این دائمی ست
اسب حقیقت را خودم با این نشان زین می کنم
یا می برم یا باز هم،نقش شکستی تلخ را
در خاطرات سرخ خود،با رنج آذین می کنم
حالا نه تو مالِ منی،نه خواستی سهمت شوم
این مشکل من بود و هست،درعشق گلچین می کنم
کم کم ز یادت می روم،این روزگار و رسم اوست
این جمله را با تلخی اش، صدبار تضمین می کنم
شاید تا مدتی وبلاگمو بروز نکنم منو ببخشید شاید هم ......به هر حال خوش باشین همیشه سبز
سلام به شما دوستان خوبم به دلیل فرا رسیدن عید نوروز 1388 دانلود آهنگ های زیبای اندی و شادمهرعقیلی رو به شما هدیه میکنم اگه از خوانده ای دیگه ای دوست داشتین در قسمت نظرات بگین تا براتون بزارم البته تا زمان تحویل سال و با نظرات خودتون منو دل گرم تر کنید در ضمن عید نوروزتون مبارک انشا الله سال خوبی داشته باشین.
دانلود آلبوم بلا با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم Goodbye با کیفیت 128کیلوبایت
دانلود آلبوم خواستگاری با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم پرواز با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم فرودگاه با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم And My Heart با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم بیقرار با کیفیت128 کیلوبایت
دانلود آلبوم City Of Angels با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم دختر بندر با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم جاده ی ابریشم با کیفیت128 کیلوبایت
دانلود آلبوم خلوت من با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم نونه با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم Orere Seero با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم پلانتینوم با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم سر سپرده با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم تنهایی با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم و قلب من با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم لیلی با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم یاران پاکسیما با کیفیت 128کیلوبایت
دانلود آلبوم آدم فروش با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم آدم و حوا با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم بهار من با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم دهاتی با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم دوری و پیشمانی با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم فریبا با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم خیالی نیست با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم مسافر با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم پر پرواز با کیفیت 128 کیلوبایت
دانلود آلبوم پاپ کرن با کیفیت 128کیلوبایت
دانلود آلبوم تلافی با کیفیت ??? کیلوبایت
منتظر لحظه دیدار تو هستم سهل است بگویم که گرفتار تو هستم ای عشق تو رفتی و مرا ساده شکستی من در پی این حادثه غمخوار تو هستم هرچند که دور از منی و من ز تو دورم بر جان تو سوگند که دوستدار تو هستم .
...................................................................
هفت سین بــاز مـــی آیــــد بــــهـــار دلـنشین / بــاز بــلـبــل مــی شــود با گل قرین بــاز صـــحــرا پـر شقایق می شود / بــاز روشــن قــلب عـاشق می شود فــصــل ســـرد از هــیــبت باد بـهار / مــی کــنـــد از پــیـش روی او فـرار ســفــره هــا بــا هـفت سین آراسته / بــا گـــل مـــهـــر و صــفـــا پیراسته بــر ســر سفره جـوان و خُرد و پیر / ســبزه و آئــیــنـه و مــاهـی و سـیر سـیـب و سـنـبـل در کـنـار یــاسـمـن / عطربــیــد مـِشک چــون مُشک خُتَن سرکه و سنجد، سماق و شمع و گل / عـــیـــد آمــد بـــا دف و ســاز و دُهُل ســال نــوتـحـویل و سال کهنه رفـت / هــم دل مــا تـازه شد هم شال و رخت یــا مــُقــلّب،قــلب مـــارا شـــاد کــن / یـــا مـــُدبّـــر خـــانــــه را آبـــاد کـــن یـــا مـــُحـــول ،اَحســــنُ الــّحالم نما / از بـــدیـــهــــا فـــارغُ الـــبـــالــم نـما ایـــن دل «ما» را پـاک از ریـا / کُــن خــــدا ،ای قـــادر بـــی مــنـتــها
...................................................................
نه از خاکم نه از بادم نه در بندم نه آزادم نه آن لیلاترین مجنون نه شیرینم نه فرهادم فقط مثل تو غمگینم فقط مثل تو دلتنگم اگر آبی تر از آبم اگر همزاد مهتابم بدون تو چه بی رنگم بدون تو چه بی تابم...
نــــــــــــظر یادت نــــــــــره
استاد شهریار عزیز و فرزندانشان شهرزاد و مریم و هادی:
دیوان شهریار
در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یارب که نیفتد به کسی ، کار کسی
هر کس آزار منِ زار پسندیدولی
نپسندید دلِ زار من آزارِ کسی
آخرش محنت جانکاه به چاه اندازد
هر که چون ماه برافروخت شبِ تارِ کسی
سودش این بس که به هیچش بفروشند چو من
هر که باقیمت جان بود خریدار کسی
سود بازار محبت همه آه سرد است
تا نکوشید پس گرمی بازار کسی
غیر آزار ندیدم چو گرفتارم دید
کس مبادا چو من زار گرفتار کسی
تا شدم خار تو رشکم به عزیزان آید
با الها ! که عزیزی نشود خوار کسی
آنکه خاطر هوس عشق و وفا دارد از او
به هوس هر دو سه روزی است هوادار کسی
لطف حق یار کسی باد که در دورة ما
نشود یار کسی تا نشود بارکسی
گر کسی را نفکندیم بسر سایه چو گل
شکر ایزد که نبودیم به پا خار کسی
شهریارا سرم ن زیر پس کاخ ستم
به که بر سرفتدم سایة دیوار کسی
برای ادامه اشعار ودیدن عکس های قدیمی استاد شهریار به ادامه مطلب بریدادامه مطلب...
سحر تا خسرو خاور علم بر کوهساران زد
به دست مرحمت یارم در امیدواران زد
چو پیش صبح روشن شدکه حال مهر گردون چیست
بر آمد خنده ای خوش بر غرور کامکاران زد
نگارم دوش در مجلس به عزم رقص برخاست
گره بگشود از گیسو و بر دل های یاران زد
من ازرنگ صلاح آن دم به خون دل بشستم دست
که چشم باده پیمایش صلا بر هوشیاران زد
کدام آهن دلش آموخت این آئین عیاری
کز اول چون برون آمد ره شب زنده داران زد
خیال شهسواری پخت و شد ناگه دل مسگین
خداوندا نگهدارش که بر قلب سواران زد
در آب و رنگ رخسارش چه خون خوردیم و جان دادیم
چو نقشش دست داد اول رقم بر جانسپاران زد
منش با خرقه ی پشمین کجا اندر کمند آرم
زره موئی که مژگانش ره خنجر گزاران زد
نظر بر قرعه ی توفیق و یمن دولت شاه است
بده کام دل حافظ که فال بختیاران زد
شهنشاه مظفر فر شجاع ملک و دین منصور
که جود بی دریغش خنده بر ابر بهاران زد
از آن ساعت که جام می به دست او مشرف شد
زمانه ساغر شادی به یاد میگساران زد
ز شمشیر سر افشانش ظفر آن روز بدرخشید
که چون خورشید انجم سوز تنها بر هزاران زد
دوام عمر و ملک او بخواه از لطف حق ای دل
که چرخ این سکه ی دولت به دور روزگاران زد
سلام
گفتم یک شعر خوب توی این وبلاگم بزارم خیلی دلم هوای شعرای بااحساس فروغ فرخزاد رو کرده بود. "عاشقانه" یکی از زیباترین شعرای این شاعر بااحساسه... امیدوارم شما هم خوشتون بیاد
تقدیم به همه ای دوستان خوبم
ای شب از رویای تو رنگین شده
سینه از عطر توام سنگین شده
ای به روی چشم من گسترده خویش
شادیم بخشیده از اندوه بیش
همچو بارانی که شوید جسم خاک
هستیم ز آلودگیها کرده پاک
ای تپشهای تن سوزان من
آتشی در سایه مژگان من
ای ز گندمزارها سرشارتر
ای ز زرین شاخهها پربارتر
ای در بگشوده بر خورشیدها
در هجوم ظلمت تردیدها
با تو ام دیگر ز دردی بیم نیست
هست اگر، جز درد خوشبختیم نیست
این دل تنگ من و این بار نور ؟
های هوی زندگی در قعر گور ؟
ای دو چشمانت چمنزاران من
داغ چشمت خورده بر چشمان من
پیش از اینت گر که در خود داشتم
هر کسی را تو نمیانگاشتم
درد تاریکیست درد خواستن
رفتن و بیهوده خود را کاستن
سر نهادن بر سیه دل سینهها
سینه الودن به چرک کینهها
در نوازش، نیش ماران یافتن
زهر در لبخند یاران یافتن
زر نهادن در کف طرارها
گم شدن در پهنه بازارها
آه، ای با جان من آمیخته
ای مرا از گور من انگیخته
چون ستاره، با دو بال زرنشان
آمده از دوردست آسمان
از تو تنهاییم خاموشی گرفت
پیکرم بوی همآغوشی گرفت
جوی خشک سینهام را آب تو
بستر رگهام را سیلاب تو
در جهانی اینچنین سرد و سیاه
با قدمهایت قدمهایم براه
ای به زیر پوستم پنهان شده
همچو خون در پوستم جوشان شده
گیسویم را از نوازش سوخته
گونههام از هرم خواهش سوخته
آه، ای بیگانه با پیراهنم
آشنای سبزهزاران تنم
آه، ای روشن طلوع بیغروب
آفتاب سرزمینهای جنوب
آه، آه ای از سحر شادابتر
از بهاران تازهتر سیرابتر
عشق دیگر نیست این ، این خیرگیست
چلچراغی در سکوت و تیرگیست
عشق چون در سینهام بیدار شد
از طلب پا تا سرم ایثار شد
این دگر من نیستم ، من نیستم
حیف از آن عمری که با «من» زیستم
ای لبانم بوسهگاه بوسهات
خیره چشمانم به راه بوسهات
ای تشنجهای لذت در تنم
ای خطوط پیکرت پیراهنم
آه... میخواهم که بشکافم ز هم
همچو ابری اشک ریزم های های
این دل تنگ من و این دود عود ؟
در شبستان، زخمههای چنگ و رود ؟
این فضای خالی و پروازها ؟
این شب خاموش و این آوازها ؟
ای نگاهت لای لای سحر بار
گاهوار کودکان بیقرار
ای نفسهایت نسیم نیمخواب
شسته از من لرزههای اضطراب
خفته در لبخند فرداهای من
رفته تا اعماق دنیاهای من
ای مرا با شور شعر آمیخته
اینهمه اتش به شعرم ریخته
چون تب عشقم چنین افروختی
لاجرم شعرم به آتش سوختی.